کوری
این روزها کتاب "کوری" از " ژوزه ساراماگو " را می خوانم. ساراماگو کلام پیچیده و چند پهویش را در دهان تک تک شخصیتهای کتاب و مخصوصا در پایان در دهان زن دکتر گذاشته است : « چرا ما کور شدیم ،شاید روزی بفهمیم، می خواهی عقیده ی مرا بدانی ، بله بگو، فکر نمی کنم ما کور شدیم ، فکر می کنم ما کور هستیم، کور اما بینا ، کورهایی که می توانند ببیننداما نمی بینند .»
" کوری "در سال ۱۹۹۵منتشر شد . ساراماگو می گوید:« این کوری واقعی نیست ، تمثیلی است. کور شدن عقل وفهم انسان است . ما انسانها عقل داریم و عاقلانه رفتار نمی کنیم .»
پ ن ۱: ممنون از اینکه جویای احوالم هستید . من خوبم . مدتی مشغله داشتم و فرصت نمی شد بنویسم .
پ ن۲ : مدتی است دنبال جوابی برای این سوال هستم که تصویر شئ در عدسی مقعر چقدر از خود شئ کوچکتر است و آیا این تغییر اندازه از فرمول خاصی پیروی می کند ؟ اگر دوستان کسی جوابش رامی داند برایم فرمول را بفرستد .ممنونم.
روز ۴ ام تیر نوشت : عصر امروز یکدفعه یادم آمد که ای دل غافل ! امروز سالگرد ۲ سالگی وبلاگم است . پاک فراموش کرده بودم ! ممنون که هنوز هم در کنارم هستید .![]()
خورشیدهای هر انسان به تعداد روزهایی است که به شب می رساند.