راز
راز
آب از ديار دريا ،
با مهر مادرانه
آهنگ خاك مي كرد .
بر گرد خاك مي گشت ،
گرد ملال او را ،
از چهره پاك مي كرد .
از خاكيان ندانم ،
ساحل به او چه مي گفت ،
كان موج ناز پرورد ،
سر را به سنگ مي زد .
خود را هلاك مي كرد !
" فريدون مشيري "
+ نوشته شده در بیستم مرداد ۱۳۸۸ ساعت 20:27 توسط ســــوفی
|
خورشیدهای هر انسان به تعداد روزهایی است که به شب می رساند.